نگاهی به کاهش سریع نرخ موالید  در ایران

نگاهی به کاهش سریع نرخ موالید در ایران

شاید کمتر پدیده اجتماعی را بتوان یافت که به اندازه جمعیت بر تمامی ساحت‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی یک کشور اثرگذار باشد؛ هرچند تأثیرات تغییرات جمعیتی بر برخی جنبه‌ها مستقیم و بر بعضی حوزه‌های دیگر غیر‌مستقیم است. در این بین شاید یکی از مهمترین اثرات تغییرات شاخص‌های جمعیتی را بتوان بر بخش اقتصاد؛ به‌ویژه تأمین نیروی کار مورد نیاز یک کشور دانست. این یک اصل اساسی است که تمامی کشورها - چه توسعه‌یافته و چه در حال توسعه- برای استمرار فعالیت‌های اقتصادی نیازمند نیروی کارند. به عبارتی، بدون وجود نیروی کار، هیچ شکلی از تولید و ایجاد ارزش افزوده قابل تصور نیست. بنابراین رشد اقتصادی و تمام شاخص‌هایی که بر آن اثرگذارند، به جمعیت یک کشور وابسته است. 
هرچند کشور ما اکنون به لحاظ جمعیت در وضعیت نسبتاً مناسبی به سر می‌برد و هنوز فرصت بهره‌مندی از پنجره جمعیتی برای‌ ما فراهم است، اما پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد در سال‌های آینده، این پنجره جمعیتی به تدریج بسته شده و کشور ما نیز کاملاً رو به سالمندی می‌رود. در حالی که انفجار جمعیتی دهه 1360، به شکل‌گیری این پنجره جمعیتی و نیروی کار جوان برای کشور در دهه‌های بعدی منجر شد، اما فرصت جوانی جمعیت در حال پایان ‌یافتن است. هرچند این پدیده اثرات خود را بر تمام جنبه‌های زندگی ما خواهد گذاشت، اما از هم اکنون از دو منظر باید چاره‌ای برای آینده اندیشید: نخست آنکه در یک جامعه سالمند، نیروی کار مولدی که چرخ‌های اقتصاد و جامعه را به گردش درآورد کمیاب می‌شود. دوم آنکه نیازهای یک جامعه سالمند در زمینه مراقبت‌های بهداشتی، درمانی، نگهداری و‌... بشدت افزایش خواهد یافت و باید نیروی کار جوانی وجود داشته باشد تا بتوان نیازهای این جمعیت سالمند را پوشش داد.  بدین ترتیب موضوع بهره‌مندی از پنجره جمعیتی صرفاً به رونق تولید و اشتغال و افزایش رشد اقتصادی محدود نمی‌شود. جمعیت جوان همچنان که کالاها و خدمات مورد نیاز جامعه را تولید می‌کند، به نوعی جمعیت مولد نیروی کار در آینده نیز به شمار می‌رود. به عبارت دیگر، برای اینکه کشور در سال‌های آتی از نظر کمبود نیروی کار دچار مشکل نشود، جمعیت جوان کنونی باید بتواند زاد‌و‌ولد کند. به طور ساده، یک کشور برای اینکه بتواند در بلندمدت جمعیت خود را در حد ثابتی نگه دارد، باید هر زوج در طول دوره زندگی خود به طور متوسط 2.1 فرزند به دنیا بیاورند که به این رقم، نرخ جایگزینی می‌گویند. اکنون نگاهی داریم به نرخ موالید، نرخ باروری و بعد خانوار در کشور در دهه‌های اخیر.  

نرخ باروری
نرخ باروری کل یا نرخ فرزندآوری (Total fertility rate)، میانگین تعداد فرزندانی است که به ازای هر زن 15 تا ۴۹ سال متولد شده است. البته برخی شاخص‌ها این بازه زمانی را اندکی تغییر می‌دهند، اما این بازه سنی به این منظور در نظر گرفته شده که زنان عمدتاً در این دوره امکان فرزندآوری دارند. آمارها نشان‌دهنده تغییرات بسیار سریع در نرخ باروری ایران در چند دهه گذشته است؛ به طوری که در دهه 60، افزایش بی‌سابقه نرخ باروری را در ایران شاهد هستیم که به طور میانگین، تعداد ۶.۵ فرزند به ازای هر زن در این دهه متولد شده است. اما این رقم همچنان که عدد بسیار بالایی است با سرعت بسیار زیادی رو به کاهش می‌گذارد و در سال 1390 به حدود ۱.۸ فرزند به ازای هر زن در سن باروری می‌رسد؛ تغییری که بنا به اطلاعات مرکز آمار ایران در تاریخ کشور بی‌سابقه بوده است. 
برآوردهای مرکز آمار ایران بر مبنای اطلاعات ثبت احوال نشان می‌‌دهد میزان باروری کل ایران (برای جمعیت ایرانی) در سال‌های ١٣٩٦، ١٣٩٧، ١٣٩٨ و ١٣٩٩ به ترتیب برابر 2.09، ١.٩٥، ١.٧٤ و 1.65 فرزند به ازای هر زن بود که نشان می‌دهد روند کاهش نرخ باروری همچنان ادامه دارد. همچنین میزان باروری کل ایران (برای جمعیت ایرانی و غیر‌ایرانی) با استفاده از داده‌‌های ثبت احوال (ثبت موالید تا وقوع یک سال) و وزارت بهداشت (ثبت موالید اتباع خارجی) در سال‌های ١٣٩٦، ١٣٩٧، ١٣٩٨ و ١٣٩٩ به ترتیب برابر 2.07 و ١.٩٧، ١.٧٧ و ١.٧١ فرزند به ازای هر زن بوده است.  

کاهش موالید
کاهش نرخ باروری منجر به کاهش نرخ مطلق تعداد متولدین در کشور شده است. در سال 1350، تعداد موالید کشور چیزی حدود یک میلیون و 230 هزار نفر بوده است که در سال‌های ابتدایی دهه 60 به بیش از 2 میلیون و 200 هزار نفر می‌رسد و از میانه دهه 60 سیر نزولی خود را آغاز می‌کند. این روند نزولی تا اواسط دهه 80 ادامه می‌یابد و از اواسط این دهه با ورود متولدین دهه 60 به سن ازدواج و باروری مجدداً روند افزایشی خود را آغاز می‌کند و تا اواسط دهه 90 ادامه می‌یابد؛ به طوری که در سال 1395 به بیش از یک میلیون و 500 هزار نفر می‌رسد. اما چنانچه پیش‌بینی‌ها نیز تأکید می‌کردند این روند موقتی بود و در نتیجه افزایش مطلق افراد در معرض ازدواج که همان متولدین دهه 60 بودند رخ داد. از سال 1396 مجدداً نرخ موالید رو به کاهش می‌گذارد و با وجود تلاش‌های گسترده همچنان به روند کاهشی خود
 ادامه می‌دهد.   ذکر این نکته ضروری است که متغیرها و شاخص‌های جمعیتی در بین کشورهای مختلف عمدتاً از روند مشابهی پیروی می‌کنند؛ به این صورت که در برهه‌های زمانی مشخص و با بهبود امکانات بهداشتی و درمانی، روند افزایش موالید آغاز شده و پس از چند سال، روند نزولی خود را آغاز می‌کند. داده‌های صندوق جمعیت ملل متحد نیز نشان می‌دهد نرخ باروری و موالید در کشورهای توسعه‌یافته کمتر از کشورهای در حال توسعه و درجه توسعه‌یافتگی نیز دارای همبستگی منفی با نرخ موالید است. این روندی است که کشورهای توسعه‌یافته تجربه کرده‌اند و ما نیز اکنون در حال سپری کردن
 آن هستیم. 

بُعد خانوار
کاهش نرخ باروری و کاهش میزان موالید در کشور در دهه‌های اخیر خود را در «نرخ بعد خانوار» نیز نشان می‌دهد. بعد خانوار در سال 1335 قریب به 4.8 نفر بود که با افزایش جمعیت در دهه‌های 50 و 60، به حدود پنج نفر و بیشتر می‌رسد، اما از اواسط دهه 70 روند نزولی خود را آغاز می‌کند و با شتاب تا سال 1395 ادامه می‌یابد. در حالی که بعد خانوار در سال 1370 نزدیک به 5.2 نفر بود این رقم طی 25 سال به 3.3 نفر می‌رسد. به عبارتی؛ متوسط تعداد اعضای خانوار در کشور، تنها طی 25 سال حدود دو نفر کاهش یافته است. 
ارسال دیدگاه
ضمیمه
ضمیمه